مجتبی و آرزو



یهویی دلم تنگ وبلاگمون شد دیدم خیلی وقته بهش سر نزدم،اومدمو چندتا از وبلاگامونو خوندم ،انگار همین دیروز بودن،چقدر زود میگذره مجتبی جونم ،چقدر زود. خیلی میخوامت اقایی سایت کم نشه مرد من خدا جونم از روزای عمر من بگیر به روزای عمر مجتبام اضافه کن. دوستت دارم خدا دوستت دارم مجتبی ⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩
سلام عشق قشنگم بازم مثه همیشه گل کاشتی اقا،بازم مثه همیشه غافلگیرم کردم طوری که اصلا فکرشم نمیکردم. اخه توو ماشین؟!! شیطووووووون ساعت ۸ شب از باشگاه که اومدم بیرون زنگ زدم بهت قرار گذاشتیم جای همیشه جلو ایستگاه اتوبوس مترو نواب. رسیدم اومدم سمت ماشین،واااااااای مجتبی فدای محبتت بشم من اقا دیدم که چه کرده اقامون،چه تزیینی ،چه شمع قشنگی،چه اهنگی،واااای من چه دسته گلی،جونم فدات چه عطری.و چه کیک قشنگی ممنونم عزیز دلم،ممنونم نفسم،یه دنیا برام ارزشمنده

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سوالات امتحان نهایی cleaning/equipment کلاس فناوری2 برنامه ریزی مسافرت های یهویی Stacy Patrick راه های نرفته Michael Jeff